هروقت خواستی...

ساخت وبلاگ

   هیچکس نبود؛ یا من اونقدر دور وایساده بودم که فاصله ها واقعی بودن آدما رو مشکوک می کرد. فقط منم؟ توی این دنیا فقط منم؟ تو بحران وجودی م بود که تو بغلم ضربان قلبشو حس کردم. خواب بود و وجود از گوش و گردن و کمرش؛ از موج ضربان قلبش تو بازوهاش؛ خواب بود و نفس می کشید. خواب بود و خودمو دزدکی بهش نزدیک کردم. جریان انرژی توی بدنش...

   آخرین آدم واقعی که پیدا کردم. حالا خودم واقعی نیستم.

الزام دوگانه...
ما را در سایت الزام دوگانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1rosettastoned8 بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 8 بهمن 1399 ساعت: 13:16